"مرا به آغوشت راه بده ،مي خواهم براي اولين بار ببوسمت
بيا چشمانمان را ببنديم
مي خواهم وقتي لبهاي معصوممان به هم گره مي خورد
و هر دو از فرط لذت در آغوش يكديگر نفس نفس مي زنيم
وجود نا محدود خداوند را با چشماني بسته تصور كنيم
چشمانت را باز كن
لبهايمان از گرمي شهوت خشك شده اما گونه هايمان از اشك خيس ،
ما ساعتهاست كه در آغوش يكديگر مي گرييم.
اي تنها هم آغوش من ،
بيا كه احساسم را برايت دست نخورده نگه داشته ام
و جسمم را به لذت بوسه اي نفروخته ام ،
بيا كه مي خواهم وقتي دستانت را به روي احساسم مي گذاري ،
از فرط لذت ، قطره هاي اشك بر گونه هايت بدرخشد.
مي خواهم با اشكهايت برتمام احساسم بوسه زني ،
مي خواهم اشكهايت تمام روحم را خيس كند
نظرات شما عزیزان:
دوست دارم بیشتر باهات اشنا بشم منتظرتم